نگاهی به زندگی نقاش ملکوتی

۱ اسفند , ۱۳۹۵ گفت‌و‌گوها

نگاهی به زندگی نقاش ملکوتی

عکس: علی موحد کیانی ، محبوبه خلجی، گفتگو: دنیا عباسی کسبی

بعد از ظهر واپسین روزهای تابستان امسال برای انجام این گفتگو به موزه استاد فرشچیان واقع در کاخ سعد آباد رفتیم.استاد در ایالت سرسبز نیوجرسی آمریکا زندگی می کنند وهر چند ماه یک بار به ایران می آیند و تا مدتیکه در ایران هستند هفته ای دو روز، وآن هم روز های زوج در موزه خودشان از اساتید و دانشجویان وهنردوستان با آغوش باز و با تواضع خاصی پذیرایی می کنند. ساعت ۱۲ظهر بود که به اتفاق همکاران عکاسم با وقت قبلی به سعد آباد رفتیم. دفتر وسالن اصلی موزه از جمعیت موج می زد. کارکنان موزه با عشق وعلاقه وافر از همه پذیرائی می کردند. با اینکه ساعت یک بعد از ظهر وقت ملاقات ما فیکس شده بود مع الوصف انبوهی از عاشقان و دوستداران ایشان از تهران وشهرستان ها برای نشان دادن نقاشی هایشان و یا امضاء وعکس گرفتن به شکلی دور ایشان حلقه زده بودند که دسترسی ما غیر ممکن بود.با دیدن این صحنه ها من وهمکارانم فوق العاده تحت تاثیر این جمعیت واحساسات آنها قرار گرفته بودیم و مضطرب و دلواپس بودیم که به این ترتیب مصاحبه ما به این زودی ها انجام نخواهد شد. یکی از همکاران خبرنگار پریشانی ما را که دید با اشاره گفت که بروید خدمت دکترصائب که اداره کننده این برنامه های استادهستند کمک بگیرید.آشنایی ما با ایشان هم در همین لحظه اتفاق افتاد و با عذرخواهی و ادب واحترام یک انسان فرهیخته وقت مصاحبه ما را به ساعت ۱۶ موکول کردند.با وجود آنکه از کثرت جمعیت خیلی کاسته نشده بود مسئولین موزه دفتر را برای مصاحبه ما آماده کردند وخوشبختانه با درایت ودقت نظر آقای دکتر صائب در ساعت چهار بعدازظهر با تشریف فرمایی استاد این مصاحبه آغاز شد.

  -استاد این استقبال شگفت انگیز دوستدارانتان ما را بهت زده کرده، بخدا زبانمان از هیجان یاری نمی کند، چرا شماهر روزیکه به موزه تشریف می آورید اینهمه دوستداران هنر از استاد، دانشجو و مردم عادی، برای عکس وامضاء گرفتن از سروکول شما بالا می روند؟

این از لطف خداوند است. من دست همه ی این عزیزان را می بوسم. اینها طرفدار هنر هستند نه بنده. من بنده کوچکی از بندگان خدا هستم و خدا می داند نمی دانم چگونه از خجالت این عزیزان در آیم.

-استاد تعریف شما از هنر ماندگار چیست؟

برای هنر تعابیر بسیاری است که جوهر اصلی آن عشق است. عشق به آفریدگار، عشق به ادب، هنر ، فرهنگ و عشق به کار کردن وخسته نشدن. یک حس و حال خوب که بتواند یک اثر هنری را ماندگار کند.

 -در خصوص سبک کاریتان برایمان بگویید؟

سبکی که من ارائه داده ام خوشبختانه پیروان زیادی پیدا کرده و سبک ومکتب شناخته شده ای است. البته لازم نمی دانم من در این خصوص صحبت کنم و این به عهده منتقدان است که اظهار نظر نمایند.

-بفرماییداکنون چشم انداز جهانی هنر نقاشی ایرانی چیست؟

اگر بخواهیم از پوست خودمان خارج شویم وبه چیزیکه در دنیا در حد کمال است برسیم باید هویت و اصالت ایرانی خود را حفظ کنیم وخودمان را به هنر مدرن دنیا نزدیک نمائیم و در عین حال دقت کنیم که غرب الگوی ما نباشد. شما وقتی نقاشی چینی را از زمان دور تا امروز مطالعه می کنید می بینید که در هر موقع و زمانی اصالت هنر چینی یا ژاپنی به بهترین شکل حفظ شده است. حال اگر چینی ها و ژاپنی ها بخواهند هنر مدرن ارائه دهند به وضوح رنگ و بوی چینی یا ژاپنی در آن دیده می شود. و به بیننده می فهمد که این نقاشی در عین حال که مدرن است متعلق به چین یا ژاپن دارد و درعین حال از هنر جهان هم عقب نیفتاده اند.

-شما در آثارتان چگونه به این تنیجه رسیدید که باید ضمن حفظ اصالت ایرانی به نقاشی مدرن هم توجه شود؟

بنده در آثارم با توجه به سنتهای اصیل ایرانی، هم از هنر نقاشی سنتی و هم نگارگری سنتی ایرانی بهره برده ام و با توجه به اینکه سالها در اروپا وآمریکا مطالعه کرده ام مکاتب وسبکهای هنری گوناگون آنجا را هم مورد بررسی ومطالعه قرار داده ام ولذا در خلق کارهایم نگاهی هم به سبکهای اروپایی دارم و در واقع یک هنرمند باید متناسب با شرایط و زمان خودش کار کند و نظر به عصر ارتباطات داشت که هنر ما باید وجه بین المللی پیدا و مورد پذیرش اکثر انسانه قرارگیرد. کار بنده بینابین است به گونه ای که نگاهم به خیلی از مکاتب بوده وهست. اگر بنده عین مکتب هرات، تبریز یا اصفهان را نقاشی می کردم کار بزرگی انجان نداده بودم چون این مکتبها در زمان خودشان به اوج وکمال رسیده بودند ودلیلی نداشت من دوباره همان ها را تکرار کنم و در حقیقت تصمیم گرفتم سبک ومکتبی را ایجاد کنم که متعلق به زمان حال باشد.

استاد شما جزء مردمی ترین هنرمندان ایران هستید ودر جهان شناخته شده، سالهاست که افراد از کودک و بزرگ با آثار شما ارتباط برقرار می کنند، فرقی هم ندارد که آن شخص از چه دین وآیینی باشد، از ادیان مختلف به شما عشق می ورزند و به دلیل همین علاقه و ارتباط قلبی وروحی با آثار شما بوده که در اکثر کشورهای بزرگ دنیا نمایشگاه هایی که داشته اید مورد استقبال عظیم عموم طبقات قرارگرفته  حتی در مکان هایی خاص که هیچ هنرمند دیگری در دنیا به آن دسترسی نداشته چون ایستگاه فضایی(ناسا) هم این نگاره های شما  به نمایش گذاشته شده است و این را می رساند که قدرت قلم سحرانگیز شما هم در روی زمین وهم در فضا پرتو افشانی می کند شما این جایگاه رفیع را از چه می بینید؟

بندگی وخلوص نیت به درگاه خداوند ظرف وجودی انسان را به گونه ای آماده کندکه مورد الطاف ومحبت همه مردم قرار گیرد. بنده هم خداوند راشاکرم که شامل حالم شده است و همیشه زبان شکر به درگاه خداوند حکیم دارم.

-در سالهای اخیر کشورهای همسایه ما سعی در جعل میراث فرهنگی یا مفاخر ایرانی داشته اند.متاسفانه این اتفاق در مورد هنرملی نگارگری نیز افتاده، گاه شاهد این  بوده ایم که بعضی شاعران بزرگ و دانشمندان وشخصیت های برجسته ایران را در رشته های مختلف از آن کشور خود دانسته و به آن افتخار می کنند. نظر شخص شما چیست وچه پیشنهادی برای مسئولین دارید؟

بله کاملاً صحیح است. اما نمی شود با آن مقابله کرد.هرانسانی اگر شاعر بزرگی، فیلسوف عالی مقامی، طبیب حاذقی و یا هنرمند توانایی در هرکجای دنیا باشد مورد عزت واحترام همه است. می خواهد مال ایران باشد و یا کشورهای دیگر.اینکه می پرسید هنرنگارگری ماراهم بجاهای مختلف برده اند باید بگویم صحت دارد.یادم می آید یک روز در آمریکا خبر دار شدم که یکی از مقامات کشورهای عربی می خواهد به دیدن من بیاید، بنده هم پذیرفتم، ایشان با همراهانشان آمدند وچند جلد کتاب هم برایم آوردند وگفتند ما می خواهیم کارهای شما را برای موزه هایمان خریداری کنیم وآثارتان را چاپ و منتشر نمائیم. گفتم تابلوهای من فروشی نیست وفقط برای تماشا کردن است. هر چقدر تلاش کردند که ده عدد از آثارم را باقیمت کران بخرند اجازه ندادم، چون می دانستم که می خواهند این آثار را در کتابشان وبه نام خودشان چاپ کنند وروی آن بنویسند خلیج العربی. بنده از هنرمندان عزیز کشورمان خواهش می کنم اگر آثارشان را به کشورهای اطراف می فروشند ومی دانند آنها با خرید آن اثر اسم کشورمان را نمی برند به هیچ عنوان راضی نشوند چون واقعا سزاوار نیست هنر ایران با نام کشور دیگر به جهان معرفی شود. در اینجا از مسئولین محترم هم تقاضا دارم از هنرمندان ما کاملا حمایت کنند وآثارشان را خریداری نمایند ودر گنجینه های خود نگهداری کنندتا به کشورهای همجوارنفروشند. گالری ها هم باید هنرمندان را تقویت کنند مثل اروپا وآمریکا که این گالری ها هستند که از هنرمندان حمایت می کنند. در همین مدت اخیری که در تهران، اصفهان یا مشهد مشرف بودم با اغلب هنرمندانی که ملاقات داشتم همه از عدم توجه دولت به حال واحوالشان گله داشتند، چه صنف نقاشی ایرانی، صاحبان صنایع دستی وچه صنف فرش ایران، همه وهمه از نداشتن بیمه تامین اجتماعی وتکمیلی و ندادن وام های مکفی و بی بهره و درازمدت، تکریم وتشویق نکردن پیشکسوتان وغیره ناراضی بودن وحق داشتند. باید متولیان هنرکشور از همه هنرمندان رشته های مختلف جداً حمایت مالی واجرائی نمایند. مگر ما در رشته های هنرهای گوناگون سنتی وصنایع دستی کشورمان چندنفر را داریم؟ باور بفرمایید تعداد آنها در این کشور چندان زیاد نیست.

-به نظر شما چرا در دولت تدبیروامید ونیز دولت های پیشین  به هنر وهنرمندان کمتر از جامعه جامعه ورزشی و گردانندگان بعضی از سریال های بی محتوا توجه می شود؟

این را شما باید از مسئولین امور سوال کنید. بنده از جناب رئیس محترم جمهور که بحق شایسته این مقام هستند و دولتشان تقاضای عاجزانه دارم دستور فرمائید به جامعه هنری این کشور توجه ویژه شود.

باید کاری بکنیم که مثلا دویست سال بعد اگر بخواهند درباره هنر در دوره جمهوری اسلامی قضاوت کنند از تعالی هویت فرهنگی وهنری ایران به عنوان یک دوره طلائی یادنمایند وبتوانند شواهد وآثار بسیار جالب توجهی ارائه دهند. باید این اقدام از دوره شما که محبوب القلوب هستید آغاز شود. همچنان که می بینیم هنرهای گوناگون دوران صفوی وقبل ازآن جهانیان را به اعجاب وا داشته است. ما وقتی دوران سلجوقیان را مطالعه می کنیم بیشتر نمودهای بارز آن هنرهای آنان است. ما در دوره صفویه نگاه نمی کنیم که خزانه دار که بوده، اعوان وانصار دولتی چه کسانی بودند؟ بلکه آنچه از آنها در تاریخ مانده مساجد وبناهای فوق العاده عظیم و شگفت انگیز وآثار گوناگون هنری است که در موزه های دنیا چشم را خیره می کند یا در زمان ساسانیان وهخامنشیان به هنرهای آن دوره که باقی مانده نگاه می کنیم. زیرا بقیه موارد محو می شود و هنر است که ماندگار می ماند.به نظر من باید شخص آقای رئیس جمهور و اولیای امور مملکت آنچه را که می خواهند به عنوان احترام به هنر از جمهوری اسلامی در تاریخ ثبت شود باید در نهایت استادی وکمال باشد. باید به هنرمند در هر رشته که می خواهد باشد ارج بدهند تا آثار شگرف آنان جاودان بماند. همه می دانند این کشور، کشوری هنر پرور است باید شهامت وشجاعت بخرج داد تا از این همه مواهب خداوندی که داریم بهره گیریم. کارهای روزمره می گذرد ومی رود و این هنر وهنرمند است که باقی می ماند.

-آیا فضای نقد هنری امروز ایران به رشد هنر کمک می کند؟

متاسفانه خیر. ما محققان و منتقدان چندانی در زمینه هنر نداریم. کسانیکه تحقیق و تفحص کنند و در مورد یک اثر هنری در هر رشته نکات ضعف و قدرت را بگویند کمتر دیده می شوند واگر این گونه پیش برود نقد هنری ایران جایگاه خود را پیدا نمی کند هیچ، بلکه به رشد هنر هم در هر زمینه ای کمکی نخواهد کرد.

-ما شنیده ایم قرار است به پیشنهاد شما دانشگاه هنرهای ایرانی، سنتی تاسیس شود برایمان کمی از این دانشگاه بگویید؟

بله بنده از چندین سال قبل با اولیاء امور صحبت کردم و تاسیس دانشگاه هنرهای سنتی وایرانی را پیشنهاد نمودم وملاقاتهای زیادی داشتم و نامه های زیادی نوشتم. بالاخره مقدمات این کار در شورایعالی انقلاب فرهنگی به ثمر رسید و انشاالله بزودی این دانشگاه دایر خواهد شد. من در اینجا لازم می دانم از زحمات فراوان آقای دکتر مخبردزفولی دبیر محترم شورای انقلاب فرهنگی و آقای دکتر نوبخت معاونت محترم رئیس جمهور، آقای دکتر سلطانی فر معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و همچنین آقای دکتر نامور مطلق معاون سازمان میراث در معاونت صنایع دستی وهنرهای ملی و آقای دکتر ایمانی و آقای دکتر رجبی و آقای دکتر سیدحسن صائب، که در این راه زحمات فراوان کشیده اند صمیمانه تشکر وسپاسگزاری نمایم و امیدوارم این یادگاری که در دولت تدبیر وامید بجا می ماند صدها بلکه هزاران هنرمند بزرگ واستاد در رشته های مختلف هنرهای سنتی و ملی به جامعه ایران تحویل داده شود تا درنتیجه هنرهای ملی ما جاودانه وماندگار بماند.

-استاد شما از لزوم حفظ اصالت نقاشی ایرانی و گام نهادن به دنیای مدرن سخن گفتید.آیا نقاشیها شما که هم مینیاتور است وهم با فضاهای امروزی حرکت می کند توانسته به نوع اندیشیدن شما جامه عمل بپوشانده است؟

بله، در آغاز جامعه هنری به نوع کارم واکنش نشان می داد. برخی می گفتند این آثار مینیاتور نیست من هم می گفتم من نمی خواهم مینیاتور کار کنم.نگارگری ایرانی دوران بسیار درخشان وافتخار آمیزی داشت که موجب سر افرازی هنر ایران است ولی امروزه اگر بخواهیم آن ریزه کاری ها وحال واحوال قدیم که در دسترس ما نیستند را منعکس ومجسم کنیم کار حالت تصنعی پیدا می کند زیرا هنر وقتی دلنشین می شود که هنرمند آنچه را از احوال و زندگی روزمره خود حس می کند صادقانه منعکس نماید و به تصویر آورد. مگر در اثری روایت گونه که اینجاب می کند بنا به مقتضیات موضوع، فضای جاری بر موضوع را طراحی و تصویر نمائیم.

-عده ای از جوانان و مردم بسیارمشتاق دیدارباشماهستند و هر بار که به ایران می آیید خواستار ملاقات شما، اما عده ای خود را نماینده شما معرفی می کنند آیا شما در ایران نماینده ای دارید؟

نه خیر بنده نماینده ی به این شکل ندارم.البته باید این را ذکر کنم که جناب آقای دکتر سیدحسن صائب که از دوستان عزیزبنده هستند ومردی بسیار هنر دوست وهنرشناس نیز هستند. سالهاست که کارهای بنده را لطف می کنند در ایران پی گیری می کنند.من واقعاً بخاطر زحماتشان و برای محبت هایشان از ایشان کمال سپاس وتشکر را دارم

-استاد افرادی هستند که شاید شما را یک روز تمام زیارت نکرده باشند اما صرفاً بخاطر گرفتن یک دست خط ویا امضاء یادگاری خود را شاگرد وتعلیم دیده ی شما می دانند و از این طریق در فضای مجازی به جذب هنر جو می پردازند نصیحت شما به این افراد چیست؟

بخدا کار درست وصحیحی انجام نمی دهند. انشاالله دوستان عزیز هنرمند این کار را نکنند. ببینید طبق تعریفی که از کلمه هنر بارها بارها داشته ام یعنی انسان خوب. و به این عزیزانم می گویم اگر دل را واقعاً به دنیای هنر بدهید یک وارستگی در هنر وجود دارد که مسائل مادی و ثروت در چشم انسان بسیار بی ارزش می شود. هیچ چیزی ارزشمندتر ازصداقت و راستگویی نیست.

-به نظر شما نوابغی مانند استاد ارچنگ، استاد امامی یا استاد عیسی بهادری که اساتید شما هم بودندبار دیگر در عرصه طراحی فرش ، تذهیب ونگارگری ایرانی ظهور خواهند کرد؟

آینده را فقط خدا می داند اما نه خیر فکر نمی کنم. آخه من الان عاشق واقعی نمی بینم. بخدا قسم استاد بهادری، استاد امامی و استاد ارچنگ که خدا رحمتشان کند وروحشان شاد باشد واقعاً عاشق بودند با عشق کار می کردند. در این راه چقدر ملالت می کشیدند اما صبور بودند. اما متاسفانه من الان عاشق نمی بینم.اصلاً درحال حاضر خودشما در جوانان امروز این صبوری وعشق را میبینید؟ منکه ندیدم هنوز.

-افرادی هستند که سالهاست دارند نگارگری کارمی کنند اما دائماً ازکارهای شما واساتید دیگرکپی برداری می کنند وشخصیت کاریشان مستقل نیست چه صحبتی بااین افراددارید؟

اشتباه می کنند من همیشه به شاگردانم از گذشته تا به امروز گفته ام اگرکه از من تقلید کنید کارمهمی نکرده اید. باید خود انسان آنقدر در کار شجاعت و اعتماد به نفس داشته باشد که خودش یک سبک ومکتبی را ابداع کند. نباید ترسیدازکار.

تابحال شده آثارتان را در حراجی ها بفروشید؟

نه خیر من اصلاً نیازی به فروش آثارم  به این ترتیب ندارم البته ممکنه یکی از کارهای من دست یک شخصی افتاده باشد وچهار، پنج دست گشته باشد و از یک حراجی سر در آورده باشد به دلیل دست به دست شدن. اما هیچ وقت برای مال دنیا آثارم را نفروخته ام. به قول شاعر:

هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش

ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم

(استاددستانشان را روبه آسمان نگاه می دارند ومی گویند) خدایا شکرت

-سوال پایانی گفتگویمان، استاد آیا تا به امروز موسسه تحقیقاتی  و یا آزمایشگاهی شده  بیایند آثارشمارا از نظر ماندگاری و حفظشان برای آنکه به دست آیندگان برسد مورد آزمایش قرار بدهندو تخمینی هم بزنند؟

بله، سوال خوبی است.در امریکا این کار انجام شد وحاصل مطالعه روی تابلوهایم را برایم گفتندکه دستگاه توانسته تا حدود۶۰۰سال ماندگاری آثارم را تخمین بزند. البته گفتند ممکنه از این هم بیشتر شود اما به دلیل ناتوانی دستگاه از خواندن حدود۶۰۰سال آینده  را فعلا حدس وگمان زده اند در پایان از شما وهمکارانتان که صبر وحوصله به خرج دادید متشکرم

منبع:روزنامه صبا

, , , , ,


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *